مسئله شهر امن برای زنان؛ بخش دوم

۳۱ مرداد ۱۴۰۲ | ۱۴:۴۸ کد : ۶۱۵۴۹ یادداشت ها و جستارها
تعداد بازدید:۵۲
مسئله شهر امن برای زنان؛ بخش دوم

در بحث توانمندسازی زنان و دختران، افزایش مشارکت آنها در فضاهای عمومی، تصاحب فضا و تعامل با عناصر مادی، انسانی و اجتماعی بسیار اهمیت دارد. یکی از موضوعاتی که ارتباط تنگاتنگی با چنین مشارکتی دارد، مسئله امنیت زنان در فضاهای شهری است که به دلیل تکثر مولفه‌ها و عوامل مداخله‌گر، می‌تواند با پتانسیل‌ها و چالش‌های فراوانی همراه باشد. در سلسله یادداشت‌هایی با عنوان مسئله شهر امن برای زنان، مسئله زنان و امنیت در شهر را مورد بررسی قرار داده و مهم‌ترین ویژگی‌ها و شاخص‌های آن را مرور می‌کنیم.

فضای شهری

مفهوم فضای شهری از دیدگاه اندیشمندان شاخه‌های مطالعاتی مختلف با توجه به رویکردشان به صورت متفاوتی تعریف شده و هر یک از آنها بر جنبه‌های خاصی تأکید دارند. با وجود این در سال‌های اخیر با مطرح شدن فضای شهری به مثابه موضوع میان‌رشته‌ای، تلاش‌های جدیدی در جهت پیوند ابعاد مختلف و نزدیک ساختن نظریات صورت گرفته است. فضای شهری به باور اندیشمندان فراتر از مؤلفه‌های هندسی و کالبدی است. فضای شهری در تعریفی عام شامل فضای زندگی شهروندانی است که آگاهانه یا ناآگاهانه برای مقاصد مختلف طی می‌شود. خیابان‌ها، بلوارها، میدان‌ها، پارک‌ها، معابر، نماهای ساختمانی و جز آن را می‌توان فضای شهری نامید. فضای شهری به ترکیبی اطلاق می‌شود که از فعالیت‌ها، بناهای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اداری، تجاری و مانند آن و عناصر و اجزای شهری به صورتی آراسته، هماهنگ و واجد نظم و بالطبع با ارزش‌های بصری سازمان یافته است. فضاهای شهری، فضاهایی هستند که با حضور و حرکت شهروندان حیات و قوام می‌یابند؛ حضوری که با فعالیت آنها توأم می‌باشد و پویایی زندگی را به نمایش می‌گذارد. فضاهای شهری موضوع بسیاری از رشته‌های مختلف می‌باشد، بنابراین از منظرهای مختلف تعریف می‌شود که تمامی آنها به نوعی مکمل می‌ماند. در جغرافیا، روان‌شناسی محیط و جامعه‌شناسی شهری، فضای شهری به عنوان یک موقعیت مادی، زمینه نمادین و اجتماعی و به میزان قلمروی حوادث و خطرات در نظر گرفته می‌شود.

امنیت زنان در فضاهای عمومی شهری

اهمیت فضاهای عمومی در زندگی ساکنان یک شهر از آن جهت است که استفاده از این فضاها، بخش مهمی از زندگی آنان در شهر را تشکیل می‌دهد؛ این فضاها به بهترین وجه نقش مراکز روزمره زندگی را ایفا می‌کنند. فضا و جنسیت رابطه پیوسته و تنگاتنگی با هم دارند، این رابطه به صورت تهدید و کنترل زنان و مردان در فضاهای شهری و همچنین در تحلیل و تخطی از قوانین جدایی گزینی جنسیتی است. امنیت زنان در جامعه شهری یکی از نیازهای ضروری در عصر حاضر می‌باشد. امنیت در مفهوم عینی آن اندازه گیری فقدان تهدید علیه ارزش‌ها است. در مفهوم ذهنی آن فقدان احساس ترس از اینکه چنین ارزش‌هایی مورد حمله قرار خواهد گرفت و امنیت اجتماعی توانایی جامعه در دفاع از خصوصیات و ویژگی‌های اساسی خود در برابر تغییرات و تهدیدات واقعی و احتمالی است. امنیت اجتماعی زمانی مطرح می‌شود که جوامع احساس می‌کنند هویتشان در خطر است.

در دو دهه اخیر، مسئله ایمنی شهری و ضرورت کاهش ناهنجاری‌های شهری، دغدغه مهم مدیران و برنامه‌ریزان بوده است؛ زیرا امنیت، زمینه‌ساز و بستر توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است و خود نیز از این عناصر تأثیر می‌پذیرد. افزایش امنیت در شهرها افزون بر مزایای ظاهری چون تقویت هویت، سرزندگی، کارایی و زیبایی فضا، این مزیت را دارد که مردم در فضای ایمن حضور مؤثرتری دارند و زندگی، فعالیت، سرمایه‌گذاری و کسب وکار رونق بیشتری می‌گیرد و در نتیجه از نظر مالی و اقتصادی شاهد رشد افزون‌تری خواهیم بود و برعکس فضاهای ناامن، دافع مردم و سرمایه‌گذاران خواهد بود. در فضاهای شهری احساس امنیت به این معناست که شهروندان بتوانند آزادانه جا به جا شوند، با همشهریان خود ارتباط برقرار کنند و به فعالیت‌های اجتماعی بپردازند، بدون آن که تهدید شوند یا با خشونت و آزار و اذیت جسمی و روحی یا نابرابری جنسی مواجه شوند. احساس امنیت در فضاهای شهری به معنای امنیت خاطر شهروندان از مال، جان و ... است که خود نشانگر سازمان‌یافتگی، قانونمندی و باثبات بودن جامعه است. امروزه اکثر فضاهای شهری ماهیتی جنسی شده یافته‌اند؛ یعنی عملاً فضای شهری در برابر تحرک آزادانه زنان اعمال محدودیت می‌کند. زنان و بسیاری از اقشار و گروه‌های اجتماعی نه تنها از حق طبیعی خود یعنی بهره‌مندی از فضاهای عمومی شهر محروم‌اند، بلکه به دنبال آن از سهیم شدن در اینگونه فضاها و فرایند مشارکت و فعالیت‌های اجتماعی نیز باز می‌مانند. یکی از مسائلی که در فضاهای جنسیتی شده وجود دارد، عدم احساس امنیت زنان در این فضاهاست. نگرش جنسیتی به مسئله امنیت نمی‌تواند تبعیض و خط‌کشی محسوب شود زیرا در صورت ایجاد یک فضای امن برای زنان به طور متعاقب کودکان و مردان نیز احساس امنیت و آرامش خواهند داشت. همچنین از بعد عدالت اجتماعی و عدالت شهروندی، زنان نیز مانند مردان باید در فضای شهری که شهروند آن محسوب می‌شوند، احساس راحتی و امنیت داشته باشند و حضور آنها در شهر به دلیل ناامنی ناشی از ضعف‌های شهرسازی محدود نشده باشد.

شهر امن زنان و مولفه‌های آن

پییر سیبن معتقد است شهر دوستانه زنان، شهری است که فرصت‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی برای هر شخصی که در آن شهر زندگی می‌کند به طور مساوی در دسترس است، و مکانی است که زنان در طرح‌ها و فرایندهای مدیریتی که به طور مشخصی تأثیری بر روی زندگیشان دارد مشارکت می‌کنند، و جایی است که زنان مشارکت کاملی در مکانسیم‌های تصمیم‌گیری محلی ایفا می‌نمایند. برای ایجاد یک اجتماع شهری دوستانه، سیاست‌ها، خدمات و ساختارها؛ با محیط فیزیکی و اجتماعی که برای حمایت از اقشار گوناگون در نظر گرفته شده است، طراحی می‌شود و افراد را قادر می‌سازد که در این محیط فعال شوند، زیرا باید زندگی در امنیت باشد، لذت از سالم بودن برقرار باشد، و ایجاد مشارکت کامل در جامعه فراهم شود. یکی از مؤلفه‌های مهم در شهر دوستانه، امنیت و سالم بودن محیط شهری است. به طوری‌که، در بحث از کیفیت زندگی شهری نیز مساله امنیت را نمی‌توان نادیده گرفت و برای عمل به این موضوع باید همه اقشار و از جمله نحوه حضور زنان در فضاهای شهری در نظر گرفته شود. اهدافی که یک شهر سالم و امن دنبال می‌کند ساختن یک جامعه سالم برای زنان بر علیه خطرات، جرائم و آلودگی‌های محیطی در شهر است. سیاست تجدید نظر در این شهر نیز شامل سطحی از سلامتی برای زنان، امنیت در مسافرت‌های شبانه و عدم خشونت علیه آنان است. در شهر امن، ایمنی در فضای شهری تأمین شده و فرد در شهر احساس امنیت خاطر و فقدان خطر می‌کند. در واقع پایه بحث شهر ایمن بیشتر بر روی مسائلی متمرکز است که میزان خطرات را به حداقل برساند.

امنیت و ابعاد آن

امنیت دارای دو عنصر اساسی تهدید و فرصت است و برقراری امنیت منوط به رهایی نسبی از تهدید و بهره‌گیری بهینه از فرصت‌هاست. موضوع امنیت مهمترین و قدیمی‌ترین موضوعات مربوط به زنان است. امنیت زنان، چنان دامنه گسترده‌‌ای از باورها و رفتارهای متفاوت را ایجاد می‌کند که اندیشمندان سیاست، حقوق، بهداشت و درمان، فرهنگ و هنر، دین و اقتصاد را بر سر دو راهی‌های انتخاب به تفکر واداشته و بیش از یک سده موضوع بحث‌های فراوان قرار گرفته است. امنیت مقوله‌ای است که امکان حضور بی‌دغدغه زنان را در عرصه کار و فعالیت آماده می‌کند.

امنیت هویت

جورج هربرت مید ” خود “ را به دو بخش منِ فاعلی و من مفعولی تقسیم کرده و معتقد است خود از تعامل و ارتباط میان این دو بخش شکل می‌گیرد. من فاعلی شامل خواست‌های فردی، علایق، دلبستگی‌ها و انگیزه شخصی است. من مفعولی در یادگیری‌های اجتماعی ریشه دارد و تبلور خواست‌ها و اهداف جمعی است. به استناد این نظریه می‌توان نتیجه گرفت که هویت بر حسب خصوصیات انتسابی و اکتسابی، میزان پویایی و فعلیت یا انفعال و شکنندگی هویت را تعیین می‌کند. طبیعتاً هر چه هویت از تعریف خود بر مبنای خصوصیات انتسابی فاصله بگیرد و به ویژگی‌های اکتسابی اتکا کند، انعطاف بیشتری می‌یابد و به فعلیت آن اضافه می‌شود. به عکس، هر چه هویت به خصوصیات انتسابی تکیه کند، منفعل‌تر و شکنندگی آن بیشتر می‌شود، زیرا قابلیت دخل و تصرف در ویژگی‌های انتسابی بسیار کم و در برخی موارد ناممکن است، اما ویژگی‌های اکتسابی به اختیار، اراده و برنامه‌ریزی فرد اتکا دارد و برای همه افراد در صورت جدیت و پشتکار تقریباً قابل حصول است. آنچه باعث می‌شود گروه اجتماعی سامان گیرد احساس وابستگی و تعلقی است که میان اعضای گروه وجود دارد و به آنها کلیت یکپارچه‌ای می‌بخشد که مبنای تعریف اعضا از من خویش خواهد بود؛ هر عامل و پدیده‌ای را که باعث اختلال در احساس تعلق و پیوستگی اعضای گروه دارد، در واقع هویت گروه را به مخاطره انداخته و تهدیدی برای امنیت اجتماعی قلمداد می‌گردد. بدین جهت است که مفهوم ارگانیکی امنیت اجتماعی مترادف با امنیت هویت تلقی می‌شود.

احساس امنیت اجتماعی

انسان برای رهایی از تنهایی، ترس و دلهره و رسیدن به آسایش و امنیت، زندگی جمعی و الزامات آن را انتخاب نموده است. در واقع امنیت با اجتماعی بودن انسان در ارتباط است و می‌توان گفت چون انسان خواستار امنیت بوده، زندگی جمعی را برگزیده است. به این ترتیب از دغدغه‌های اصلی انسان از روزهای آغازین خلقتش، رفاه، آرامش و بنابراین امنیت بوده است. امنیت اجتماعی زیربنای مشارکت سیاسی زنان را تشکیل می‌دهد. نبود امنیت و آرامش در صحنه اجتماعی در طول تاریخ باعث عدم حضور فعال زنان در عرصه اجتماعی و سیاسی شده است و این مردان بودند که این اجازه را به خود داده‌اند تا در مسایل اجتماعی و حتی مسایل مربوط به زنان دخالت و تصمیم گیری کنند.

در دیدگاهی دیگر مفهوم امنیت در فضاهای شهری به سه بعد کالبدی، کالبدی- اجتماعی و اجتماعی تقسیم شده است تا ترکیب‌های پیچیده دو بخش مکان کالبدی و شرایط اجتماعی قابل سنجش شود. به رغم این که مسئله امنیت در هر جامعه یک مقوله پیچیده و دارای ابعاد متنوع و متعدد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، در تأمین این نیاز نمی‌بایست از نقش و تأثیر عوامل محیطی غافل شد. در بعد اجتماعی شاخص‌های عدالت اجتماعی فضا (شامل متغیّرهای میزان تسلط پذیری جنسیتی و تبعیض بین گروه‌های اجتماعی فضا)، امنیت درک شده از تراکم جمعیت (شامل متغیّرهای تراکم، پویایی و فعال بودن جمعیت)؛ نظارت و مراقبت از فضا (شامل متغیّرهای مراقبت‌های کنترل شده و طبیعی) مورد سنجش قرار می‌گیرد. بعد کالبدی- اجتماعی نیز شامل شاخص‌های شهرت محیط (شامل متغیرهای ایجاد ذهنیت مثبت به محیط در نظر فرد و شنیده‌های او از دیگران؛ آشنا بودن فضا و نداشتن احساس غربت (شامل متغیّرهای به یاد ماندن مکان ها و میزان ایجاد خاطره مثبت از محیط) می‌باشد. بعد کالبدی نیز شامل شاخص‌های کاربری‌ها و فعالیت‌های ناشی از آنها؛ خوانایی فضای شهری؛ دسترسی داشتن به کمک؛ حیات شبانه کاربری‌ها و فعالیت‌های شهری و غیره می‌باشد.

ایمن‌سازی شهرها و جوامع برای زنان و دختران می‌تواند مشارکت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن‌ها را به عنوان شهروندان گسترش دهد. شهرها و جوامعی که از خشونت علیه زنان در امان هستند به ایجاد فرصت‌های برابر برای زنان و مردان کمک می‌کنند. فضاهای عمومی در شهرها اگر امن و راحت باشند، فرصت‌های بی‌شماری را برای مشارکت زنان و دختران در زمینه‌های شغلی، آموزشی، سیاسی و تفریحی فراهم می‌کنند. با توجه به اینکه زنان نیمی از وزنه جمعیتی جامعه را به خود اختصاص داده‌‌اند و کشور ما هم درحال توسعه و ترقی است، بنابراین، پرداختن به مسائل زنان به عنوان سرمایه‌های اجتماعی و انسانی از ضروری‌ترین نیازهای جامعه امروز ما می‌باشد. مشارکت و حضور زنان در بخش‌های گوناگون جامعه این ضرورت را بیش از پیش بر ما آشکار می‌سازد. شهر باید میان افراد و گروه‌های سنی و اجتماعی، جنسی، محیطی امن، سالم و پایدار و جذاب را برای همه افراد فراهم کند و به نیاز تمامی اقشار اجتماعی پاسخ مناسب بدهند و پاسخگوی حداقل نیازها باشند. فضاهای شهری باید تسهیلات مود نیاز تمامی افراد را به گونه‌ای تأمین کنند که از نقطه نظر کالبدی و حسی با خصوصیات تمامی بهره‌برداران سازگار و برای آنها قابل استفاده باشد. این نیاز به ویژه از بعد حسی و فرهنگی قابل بررسی است. فضا می‌تواند حس گم‌گشتگی ایجاد کند و یا آنها را به خود جلب نماید بگونه‌ای که آنها این فضا را به عنوان بستری مناسب برای زندگی اجتماعی خود بیابند.

 

ادامه دارد.

تهیه و تدوین: دکتر مهسا تیزچنگ؛ دبیر کارگروه توانمندسازی اندیشکده بانوان

text to speech icon

کلید واژه ها: اندیشکده بانوان کارگروه توانمندسازی مسئله شهر امن برای زنان شهر امن


نظر شما :