توانمندسازی زنان از طریق نوآوری اجتماعی در بنگاه‌های اجتماعی بومی

تعداد بازدید:۴۷
توانمندسازی زنان از طریق نوآوری اجتماعی در بنگاه‌های اجتماعی بومی

این یادداشت نتایج مطالعه‌ای که در سال 2016 منتشر شده است را بررسی می‌کند که بر اساس نظریه کارآفرینی اجتماعی که توسط سانتوس (2012) مطرح شده است و تلاش می‌کند تا دینامیک‌های شکل‌دهنده یک سازمان بومی و ویژگی‌های اصلی آن را توضیح دهد. این نظریه بر استفاده از راه‌حل‌های نوآورانه برای حل مشکلات اجتماعی تأکید دارد. در این جامعه بومی، نوآوری‌های اجتماعی به‌ویژه در زمینه توانمندسازی زنان و ارتقای برابری جنسیتی در ساختار سازمانی و اجتماعی نقش مهمی ایفا کرده است. گروه تعاونی اجتماعی ایکستلَن در جامعه ایکستلَن، واقع در ایالت جنوبی اوآخاکا، مکزیک مستقر است. با گشایش جامعه به یک محیط جهانی‌تر، برخی از زنان کارگر وام‌های بدون بهره خود را برای افتتاح رستوران، نوشت‌افزار، فروشگاه مواد غذایی یا بهبود خانه‌هایشان (ساخت اتاق‌های بیشتر برای اجاره یا استفاده فرزندان) سرمایه‌گذاری کرده‌اند. آنها همچنین وام‌های خرد تولیدی را به کارگران و جامعه عمومی ارائه می‌دهد. نرخ بهره این وام‌ها ۲٪ در ماه است و هدف آن ترویج فعالیت‌های تجاری و ایجاد شغل از طریق کاهش هزینه سرمایه و ایجاد شبکه‌های اعتماد است.

نظریه کارآفرینی اجتماعی (سانتوس، ۲۰۱۲) به توضیح پویایی‌هایی کمک می‌کند که منجر به پیدایش این سازمان و ویژگی‌های اصلی آن شده است. شواهد نشان می‌دهد که فرهنگ مردسالارانه در این جامعه بومی در ابتدا مانع از توانمندسازی دموکراتیک و سیاسی زنان شده است، اما نوآوری اجتماعی با تمرکز بر توسعه مکانیزم‌های مشارکتی جدید در حال تغییر این وضعیت است. تصمیمات سیاسی و مدیریتی هنوز عمدتاً توسط مردان گرفته می‌شود؛ با این حال، در سال ۲۰۱۲، سه مورد از هشت نهاد تحت رهبری زنانی بود که به سطوح بالای مدیریتی رسیده و به‌عنوان مدیران کارآمد عمل کردند. نقش زنان در مجامع و کمیته‌ها نوپا است اما به‌سرعت در حال رشد است؛ سیاست‌های برابری جنسیتی در سازمان نیز در حال ایجاد فرصت‌های برابر برای مشارکت زنان در تصمیم‌گیری‌ها است.

نوآوری اجتماعی همچنین رفاه اقتصادی را فراهم کرده است و باعث ارتقای بهزیستی زنان و توسعه محلی شده است. مکانیزم‌های اصلی برای دستیابی به این اهداف شامل ثبات شغلی (سیاست عدم اخراج)، وام‌های خرد تولیدی با بهره پایین (نرخ ماهیانه ۲٪)، مزایای اجتماعی (وام‌های بدون بهره، زیرساخت‌ها در جامعه، چوب رایگان)، و ترویج فعالیت‌های کارآفرینانه (اولویت‌دهی به تأمین‌کنندگان محلی، دسترسی به اعتبارات مالی، آموزش مهارت‌های مدیریتی) بوده‌اند. ایجاد این شرکت اجتماعی به جامعه اجازه داده است که پیشرفت کرده و رفاه عمومی خود را افزایش دهد. زنان به‌ویژه از این سازمان بهره برده‌اند زیرا فرصتی برای کار کردن به دست آورده‌اند، که آن‌ها را توانمند کرده تا شرکت‌های خرد ایجاد کنند و فرهنگ غالب را به سمت جامعه‌ای برابرتر تغییر دهند. کنترل بیشتر بر منابع درآمدی‌شان، تمایل زنان به مشارکت در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و مدیریتی را بهبود بخشیده و الهام‌بخش زنان بیشتری در جامعه شده است تا در این سازمان کار کنند.

در این راستا، شش بعدی که تاردیف و هریسون (۲۰۰۵) پیشنهاد کرده‌اند، به درک ماهیت نوآوری‌های اجتماعی در گروه ایکستلَن کمک می‌کند. در بُعد تحول، بحران و به حاشیه‌رانده‌شدگی در ایکستلَن، بازسازی مکانیزم‌هایی برای ایجاد و توزیع ثروت (ایجاد یک شرکت اجتماعی) را ترویج کرد. ویژگی نوآورانه این اقدام اجتماعی عمدتاً از طریق ایجاد سیاست‌ها و برنامه‌های جدید در داخل سازمان بوده است. این نوآوری عمدتاً اجتماعی (نه فنی)، محلی، و با همکاری بازیگران مختلف، عمدتاً کارگران و مدیران، و گاهی نیز افراد جامعه بوده است. در نهایت، این فرایند از طریق مشارکت فعال، توانمندسازی، و تعهد همه بازیگران به هدف نهایی یعنی بهبود رفاه جامعه، توسعه یافته است.

ایکستلَن از یک صادرکننده خالص نیروی کار به یک واردکننده خالص نیروی کار تبدیل شده است، به طوری که مردم از جوامع نزدیک هر روز برای کار به ایکستلَن می‌آیند. برخی برای هفته می‌مانند و آخر هفته به خانه برمی‌گردند. حدود ۲۰٪ از کل کارگران ایکستلَن از جوامع دیگر، حتی از شهر اوآخاکا و دیگر ایالت‌های مکزیک هستند. کالاها و خدماتی که این افراد تقاضا می‌کنند، همراه با کسانی که برای فعالیت‌های تجاری مختلف به جامعه مراجعه می‌کنند، به ایکستلَن کمک کرده است که به موفق‌ترین جامعه منطقه و مرکز اصلی تجاری آن تبدیل شود. رونق اقتصادی توجه شرکت‌های خارجی را جلب کرده است که امیدوارند با ورود به این بازار نوظهور مشتریان جدیدی پیدا کنند و از مزایای رقابت پیشرو بهره‌مند شوند. گروه ایکستلَن، که زمانی به‌صورت محلی فعالیت می‌کرد و اقتصاد را تقویت می‌کرد و شغل ایجاد می‌کرد، اکنون اقداماتی را برای فعالیت در سطح جهانی انجام داده است. این شرکت اجتماعی به جوامع دیگر کمک می‌کند تا مدل تجاری آن را تکرار کنند تا شرکایی برای صادرات مبلمان نفیس پیدا کند؛ بخشی از تولید را به مناطق دیگر منتقل کرده تا کیفیت را بهبود بخشد؛ و همچنین با تأمین‌کنندگان خارجی برای افزایش بهره‌وری مشارکت‌های غیررسمی ایجاد کرده است.

گروه ایکستلَن همچنان با چالش‌های مهمی روبرو است که ممکن است ماهیت وجودی آن را به خطر بیندازد. برخی از مدیران در سازمان می‌خواهند بُعد اقتصادی را در اولویت قرار دهند و استدلال می‌کنند که بدون رشد ارگانیک و منابع اضافی، نمی‌توان به ابعاد اجتماعی و زیست‌محیطی پرداخت. آن‌ها همچنین تأکید می‌کنند که ایکستلَن با نهادهای تجاری رقابت می‌کند که هزینه‌های یک نهاد اجتماعی را بر دوش ندارند، زیرا اکثر نهادهای تجاری حتی مزایای اجباری کارگران را در آن منطقه رعایت نمی‌کنند. با این حال، برخی از کارگران معتقدند که این فلسفه، به هدف ایکستلَن  خیانت می‌کند و برخی از مکانیزم‌های توانمندسازی که این سازمان ایجاد کرده است را به خطر می‌اندازد. این مبارزه (و فشارهای بازار) ممکن است منجر به جایگزینی یا اصلاح برخی از این مکانیزم‌ها در آینده نزدیک شود و به نوآوری‌های اجتماعی بیشتری برای ایجاد رفاه در جامعه و منطقه نیاز داشته باشد.

این مورد نشان می‌دهد که برای موفقیت، یک شرکت اجتماعی باید درگیر فرایند نوآوری اجتماعی شود که منجر به توسعه مکانیزم‌های توانمندساز موردنیاز برای دستیابی به مأموریت خود می‌شود. از آنجا که منطق توانمندسازی در این نهادها بر منطق کنترل غالب است، نوآوری اجتماعی می‌تواند به‌عنوان یک عنصر اساسی شرکت‌های اجتماعی و مولد رفاه ذی‌نفعان در نظر گرفته شود.

این مطالعه به گسترش ادبیات کارآفرینی اجتماعی از منظر جنسیتی کمک می‌کند و مکانیزم‌هایی را که به زنان اجازه می‌دهند در جوامع بومی با حاشیه‌نشینی بالا موفق شوند، بررسی می‌کند. این مطالعه تسهیل‌کننده‌ها و موانع نوآوری اجتماعی در یک شرکت اجتماعی و تأثیر نوآوری اجتماعی در سطوح سازمانی و جامعه را نشان می‌دهد. همچنین نشان می‌دهد که چگونه نهادهای خصوصی مانند شرکت‌های اجتماعی می‌توانند توسعه محلی را تقویت کرده و به فائق آمدن بر فقر، حاشیه‌نشینی و مهاجرت کمک کنند. این مورد همچنین مجموعه‌ای از فرصت‌ها را برای اقدامات دولتی نشان می‌دهد تا به این نهادها کمک کند در سطح جهانی عمل کنند، مدل‌های تجاری موفق را تکرار کنند و داستان موفقیت ایکستلَن را به‌عنوان الهام‌بخشی برای جوامع دیگر که با محرومیت و حاشیه‌نشینی اجتماعی مشابه روبرو هستند، ترویج کنند. برای مطالعه کامل این مطالعه می‌توانید از لینک زیر استفاده کنید:

 

https://www.scielo.br/j/ram/a/cNQdhvGbZJpN88n3Wk9dWsC/?lang=en

 

گردآوری و ترجمه: مهسا تیزچنگ، دبیر کارگروه توانمندسازی اندیشکده بانوان، جهاد دانشگاهی واحد الزهرا (س)

کلیدواژه‌ها: کارگروه توانمندسازی کارآفرینی توانمندسازی جهاد دانشگاهی واحد الزهرا(س) اندیشکده بانوان


نظر شما :