جایگاه سیاستهای دوستدار خانواده در تحکیم رابطه والدین و فرزندان
سیاستهای دوستدار خانواده نهتنها به نفع والدین و کودکان و خانوادهها هستند؛ بلکه به اعتقاد برخی صاحبنظران حرکت به سمت چنین سیاستهایی، بهترین نوع سرمایهگذاری است که دولتها میتوانند برای آینده جوامع خود انجام دهند. متخصصان روانشناسی کودک بر این باورند سه سال اول زندگی، کلیدیترین فرصتی است که میتوان از آن برای پرورش کودک بهعنوان نیرویی مؤثر برای آینده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اجتماع بهره برد و ازدستدادن این فرصت مسلماً لطمات جبرانناپذیری برای اجتماع بهعنوان یک کل به همراه دارد. سیاستهای دوستدار خانواده از طریق برقراری فرصت و آرامش بخشی به خانواده، کمک شایانی به برقراری ارتباط فرزندان و والدین، محافظت و تغذیه و حرکت به سمت رشد کودک فراهم میکنند. چنین شرایطی در نهایت به آنچه در علوم اجتماعی از آن تعادل کار - زندگی یاد میشود، میانجامد. والدین دارای فرزندان خردسال برای برقراری ارتباط با فرزندان خود و کمک به رشد آنها به زمان نسبتاً زیادی احتیاج دارند؛ اما بسیاری از آنان به دلیل فشار کار و ساعات طولانی اشتغال و عمدتاً اشتغال دور از خانه، زمان کافی برای حمایت از خانواده و فرزندان خود در اختیار ندارند.
حال در چنین شرایطی، سیاستهای دوستدار خانواده با کمکرسانی به والدین، در واقع منافع کلانی را به اجتماع میرسانند. این سیاستها به والدین و کسانی که مسول نگهداری از کودکان هستند این فرصت را میدهند که شرایط اقتصادی خود را در کنار مراقبت از فرزندان به تعادل برسانند و فشار عاطفی، مالی و روانی کمتری را متحمل شوند. فراهمکردن فرصت استراحت و شیردهی برای مادران، فراهمکردن الزامات باکیفیت و مقرونبهصرفه در نگهداری از کودکان، فراهمکردن الزامات اشتغال منعطف، مرخصی با حقوق و... مواردی ازایندست هستند. بررسیها نشان میدهند با وجود اثبات اهمیت بهکارگیری رویکردهای دوستدار خانواده، بهعنوان نمونه تنها ۳۰ درصد از کشورهای جهان مرخصی زایمان را مطابق با آنچه در استانداردهای سازمان بینالمللی کار (ILO) آمده است به نیروی کار خورد ارائه میدهند و دو سوم کودکان در جهان در کشورهایی زندگی میکنند که پدران آنها طبق قانون حتی حق یک روز مرخصی پدری با حقوق را ندارند (مجمع جهانی اقتصاد، ۲۰۱۹).
در همین راستا بر اساس آنچه صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) پیشنهاد کرده است چهار تغییر اساسی و عمده در جهتگیری دولتها بهمنظور بسط بهکارگیری سیاستهای دوستدار خانواده پیشنهاد میدهد و معتقد است برایناساس است که شیوههای حمایت از خانوادههای دارای فرزند، اثرگذاری بیشتری خواهد داشت:
۱) تغییر از مرخصی مادرانه صِرف به مرخصی پدری بهطوریکه هر دو والدین با نوزاد خود پیوند داشته باشند و از یکدیگر در مراقبت حمایت کنند.
۲) تغییر جهت از زیرساختها به افراد بهگونهای که وقتی والدین از این مرخصی استفاده میکنند (قبل از زایمان، در طول مرخصی والدین یا پس از بازگشت به محل کار) تبعیضی علیه آنها وجود نداشته باشد.
۳) تغییر از فردی به مسئولیت مشترک بهطوریکه والدین احساس نکنند بار مراقبت از کودکان را بهتنهایی بر دوش دارند و این مسئولیت بهعنوان یک مسئولیت مشترک بین دولتها، کسبوکارها و خانوادهها دیده شود تا والدین از نظر زمانی و همچنین منابع حمایتهای بهتری دریافت کنند.
۴) تغییر از رویکرد کاهش استرس والدینی به افزایش بهزیستی خانوادهها بهنحویکه پیامدهای مثبت بیشتری برای فرزندان به همراه داشته باشد.
جهت جمعبندی به طور خلاصه میتوان گفت سیاستهای دوستدار خانواده ضروری انکارناپذیر هستند که حرکت بهسوی آنها مزایای اجتماعی، اقتصادی و عاطفی برای آینده کشورها به همراه دارد. باید دانست هر گونه سرمایهگذاری در پرورش دختران و پسران سالمتر، در آینده نیروی کار مجهزتر و رشد پایدارتری برای جامعه به دنبال دارد. آنچه در این زمینه ضروری است توجه به بهکارگیری این سیاستها باتوجهبه بسترهای جامعه میزبان و شرایط اجتماعی - فرهنگی حاکم بر آن است که چنین رویکردی، نیازمند انجام مطالعات اجتماعی همهجانبه و تخصصی پیش از سیاستگذاری و اجرای سیاستها است.
تهیه و ترجمه: الهام مروتی؛ دبیر هسته اشتغال اندیشکده بانوان جهاد دانشگاهی الزهرا(س)
منابع:
https://www.unicef.org/innocenti/reports/view-all
https://www.weforum.org/agenda/2019/07/4-ways-to-build-family-friendly-policies-parental-leave/
نظر شما :