توانمندسازی زنان در حوزه گردشگری
یکی از فعالیتهایی که در کنار کار و زندگی روزمره اهمیت بسزایی دارد، فراغت و چگونگی گذران آن است، زیرا این اوقات اگر به درستی سپری شود، میتواند موجبات رشد و ارتقای روحی افراد در زندگی شخصی آنان را ایجاد کند. پدیده اوقات فراغت در همه دورههای تاریخی وجود داشته است، اما امروزه با ورود به عصر مدرنیته با شکل گستردهتری از اوقات فراغت و راههای گذران آن روبهرو هستیم. از سویی، گردشگری صنعتی درآمدزا و محرکی برای از میان بردن فقر و بیکاری و گسترش توسعه اجتماعی است. یکی از ویژگیهای بارز گردشگری ظرفیت بالای آن در ایجاد اشتغال برای زنان و جوانان است. صنعت گردشگری در سه زمینه اصلی اشتغالزایی میکند: 1. جاذبههای طبیعی، فرهنگی، صنعتی، خدماتی که اساس انگیزه و کشش گردشگران برای انتخاب مقصد و انجام سفر بهشمار میروند؛ 2. حمل و نقل و خدمات مسافری در ابعاد هوایی، زمینی، ریلی و دریایی که جابهجایی گردشگران داخلی و خارجی به آن وابسته است و کمّیت و کیفیت ارایه خدمات آن نقش تعیین کنندهای در توسعه صنعت گردشگری دارد؛ 3. اقامت و هتل که اساس عرضه محصولات گردشگری و انتخاب مقصد است. گردشگری یکی از ابزارهای رایج برای به حرکت درآوردن اقتصادهای بحرانی و ارتقای سطح توسعه از طریق مشاغل و سرمایههاست که آنها را توسعه میدهد. پژوهشها در زمینه گردشگری و زنان به این موضوع اشاره دارد که مطالعه نقش زنان در فعالیتهای اقتصادی بدون بررسی ساختارهای مختلف از جمله اجتماعی، فرهنگی زنان در جوامع قابل درک نیست. در رابطه با چارچوب مفهومی درک جنسیت و رابطه آن با گردشگری، سه محور اساسی مطرح است. ابتدا، فرآیندهای گردشگری از جوامع صنعتی شروع و به توسعه روابط اجتماعی در بستر جوامع سنتی ختم میشود و سپس روابط اجتماعی به مرور زمان با توسعه گردشگری تأثیرات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی در مقاصد گردشگری به طور شگفتانگیزی بروز میکند و در پایان موضوعات مربوط به قدرت، کنترل و برابری در زمینههای نژاد، طبقات اجتماعی و روابط جنسیتی درخصوص توسعه گردشگری مطرح میشود. گردشگری به دلیل افزایش تعاملات اجتماعی میزبان و میهمان با یکدیگر و تأثیر و تأثراتی که بر یکدیگر دارند، به مرور زمان با افزایش گردشگران ورودی به جامعه، باعث تغییر نگرشهای جامعه مقصد میشود.
بدین ترتیب گردشگری، نقش مهمی در توانمندسازی زنان از نظر سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ایفا میکند و از طریق توسعه جریان گردشگری پایدار، برای کمک کردن شکاف جنسیتی، افزایش کیفیت و رفاه زندگی جامعه و همچنین برای پایان بخشیدن به هرگونه تبعیض میتواند بهرهگیری هدفمند انجام دهد. سازمان جهانی گردشگری برای ارتقای برابری جنسیتی، حمایت از زنان و پایان بخشیدن به خشونتهای جنسیتی، طی برگزاری کارگاهها و کنفرانسهای تخصصی برای کشورهای عضو این سازمان، به سیاستهایی جهت بهرهگیری از زنان در مشاغل گردشگری تأکید کرده است. صنعت گردشگری، برای تسهیل فرصتها به منظور ایجاد خوداشتغالی و درآمدزایی، قدم برداشتن در مسیر کاهش فقر زنان در کشورهای در حال توسعه، از ظرفیتهای قابل ملاحظهای نسبت به سایر صنایع برخوردار است. به همین دلیل گردشگری به عنوان یک صنعت پویا در راستای توسعه اقتصادی، ضمن فراهم سازی افزایش زمینههای رفاهی، سطح برابری جنسیتی را نیز در مقاصد گردشگری ارتقا میبخشد. زنان بسیاری تأیید کردهاند که صنعت گردشگری برای آنها منفعتهای زیادی همچون افزایش استقلال مالی زنان، قدرت تصمیمگیری و آزادی اجتماعی به همراه داشته است.
یادداشت کنونی حاصل فراتحلیل مطالعات توانمندسازی زنان با تمرکز بر تاثیر حوزه توریسم بر توانمندسازی زنان است که نتایج حاصل را در قالب تفکیک حوزههای مورد بررسی آنها ارائه میدهد. این فراتحلیل شامل مطالعه بیش از 200 پژوهش شامل مقالات و پایاننامهها بوده است که 29 مطالعه آن در حوزه توریسم به انجام رسیده است. مرجع دسترسی به این مطالعات پایگاههای علمی کشور چون نورمگز، علوم انسانی، ایران داک و.. بوده و نتایج حاصل به صورت تفسیلی مورد تحلیل قرار گرفتهاند.
مطالعات نشان دادند عوامل بسیاری بر توانمندسازی زنان در حوزه گردشگردی تاثیرگذارند از جمله: عوامل اجتماعی و فرهنگی، عوامل اقتصادی، عوامل فردی و آموزش و ظرفیتسازی که هر کدام دارای کارکردهای خاص خود برای گروهی چون زنان، است. کارکرد اجتماعی زنان در صنعت گردشگری به آن دسته از فعالیتها و وظایفی اطلاق میشود که زنان با انجام آن و به عهده گرفتن پارهای از آنها موجب تغییر و بهبود در رفتارها و برخوردهای اجتماعی جوامع با گردشگران میشوند که خود از بهترین مصادیق فرهنگسازی در حـوزه گردشگری اسـت. آن دسته از تحولاتی است که به واسطه حضور زنان در صنعت گردشگری در جامعه بـه وقـوع میپیوندد و موجب رشد اشتغال در زمینههای مختلف میگردد. مشارکت زنان در فعالیتهای گردشگری، علاوه بر توانمدسازی زنان دلیلی بر ارتباط بیشتر با جامعه و حس ویژه و خاص بودن اشاره میکند. متغیرهای اجتماعی که بیشترین میزان همبستگی با توانمندسازی زنان را داشته، به ترتیب از این قرارند: «ارتباط بیشتر با جامعه»، «افزایش آزادی عمل» و «همکاری با شهروندان در حل مشکلات شهری» است. شاید بتوان اهم کارکردهای اجتماعی گردشگری را در موارد ذیل برشمرد. 1) درک متقابل و احترام میان گردشگران خارجی و جوامع محلی. 2) تلقی گردشگری به عنوان مسیری برای شکوفایی اجتماعی و فردی هر دو طرف. 3) تلقی گردشگری به عنوان از شاخصههای مهم دستیابی به توسعه پایدار. 4) گردشگری راهی برای گردش نقدینگی در جوامع بومی. 5) توجه به ارتقای موازین حقوق بشر در صنعت گردشگری در سطح جهان که میتواند بهترین توجیه فرهنگی و اجتماعی برای رونق حمایت از گردشگری باشد.
کارکرد اقتصادی زنان در صنعت گردشگری به آن دسته از اعمالی اطلاق میگردد که موجب خلق پول و درآمد برای جامعه و به ویژه زنان گردیده که رونق اقتصادی جوامع انسانی را در مجموع به دنبال دارد و به توسعه پایدار و رهایی از فقر و تنگناهای اقتصادی و مالی منجر میشود. این بند در واقع اشاره به آن دسته از زنانی دارد که با ابتکارات و سلیقههای خاصی به کارآفرینی در این صنعت میپردازند و سود آن عاید اجتماع، خودشان و گردشگران میگردد و موجب افزایش سرمایه گذاری در ایـن صنعت رو به رشد میشود. مطالعات نشان دادند با توسعه گردشگری و درگیر شدن بیشتر زنان در این بخش زمینه ایجاد اشتغال و کسب درآمد افزایش خواهد یافت، بهطوری که زنان قبلا با کارهای متفرقه به شکل غیرمستقیم و به عنوان یک همکاری خانوادگی فعالیت داشتند و اکنون با ورود گردشگران و ایجاد زمینه فعالیت زنان، در اغلب موارد به شکل فروش مستقیم تغییر شکل داده است. توانمندیهای اقتصادی زنان بیشترین تأثیرپذیری را از توسعه گردشگری به ویژه در حوزه گردشگردی غذا داشته است. زنان شاغل در گردشگری غذا زمانی که در زمینه اقتصادی توانمند گشتهاند بیشترین تأثیر را روی اقتصاد خانواده گذاشته و با به اشتراک گذاشتن درآمد و داراییها خود موجب شکوفایی و بهتر شدن وضعیت اقتصادی خانواده نیز شدهاند، احیای صنایع دستی بهعنوان یکی از پارامترهای مهم توانمندسازی، فرصتهای شغلی زیادی را برای زنان به همراه داشته، که در این بعد نیاز به آموزش، حمایت نهادها و سازمانهای دولتی، سیاست تسهیلات بانکی دارد.
عوامل فردی و شخصی مانند: علاقه به بودن در اجتماع، نگرانی از تنهایی و غیره در حضور پررنگ زنان در گردشگری بسیار تاثیرگذار بوده است. زنان همچنین رویکردهای بیشتری به مسائل زیستمحیطی نسبت به مردان دارند که سبب مشارکت و درگیر شدن زنان در حفاظت منابع طبیعی و محیطی برای حصول اهداف توسعه اکوتوریسم شده است. اکوتوریسم به عنوان یکی از انواع گردشگری، مفهومی است که در آن به بومی بودن محصولات گردشگری توجه بیشتری میشود. مشارکت زنان که غالبا نگاهدارنده ارزشهای سنتی محسوب میشوند در حوزه گردشگردی بسیار افزایش یافته و همچنین آموزشهایی که به جامعه محلی داده میشود توسط زنان برای ایجاد کسبوکار جدید بیشتر مورد توجه و استقبال قرار میگیرد و این به یادگیری (هم در بعد محیطزیستی و هم در بعد اقتصادی) که از اهداف توسعه اکوتوریسم محسوب میشوند کمک میکند.
شاخصهای موثر و تکرارشونده در حوزه گردشگردی
رابطه میان فعالیت زنان توسعه گردشگری، پرتکرارترین شاخص سنجش شده در مطالعات بوده است. پس از آن، اهمیت سن، فرصت های اشتغال، سرمایهگذاری مورد تاکید پژوهشگران قرار داشتهاند. همچنین تحصیلات، اهمیت شبکههای تعاملی، بازآفرینی مشاغل سنتی و مهارتیابی در رتبههای بعدی قرار دارند. چنین ترتیبی در وزن شاخصهای پراهمیت نشان میدهد که زنان این حوزه بیش از هرچیز به افزایش سرمایه و فرصت مشارکت اقتصادی نیاز دارند تا هم در راستای توانمندی خود و هم توسعه گردشگری کشور موثر عمل کنند.
تهیه و تدوین: دکتر مهسا تیزچنگ؛ دبیر کارگروه توانمندسازی اندیشکده بانوان
نظر شما :