نگاهی به ازدواج و فرزندآوری در ایران و جهان

۲۳ خرداد ۱۴۰۲ | ۱۵:۱۴ کد : ۵۸۱۷۳ یادداشت ها و جستارها
تعداد بازدید:۳۱۴
نگاهی به ازدواج و فرزندآوری در ایران و جهان

شاید بتوان نخستین تلاش‌های منظم و علمی در جهت پیگیری روندهای موثر بر تحولات جمعیت‌شناختی را در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم دانست. جنگ‌های جهانی، به‌ویژه جنگ دوم جهانی (1945-1939) جایگاه ویژه‌ای در جمعیت‌شناسی و تاریخ تحولات جمعیتی دارند. نظریه کلاسیک برای تبیین تحولات جمعیت جهان، «تئوری انتقال جمعیتی (Demographic Transition Theory) » نام دارد. نکته جالب توجه آن است که این تئوری که عمدتا مبتنی بر مطالعات جمعیت‌شناس معاصر فرانک نوتستین (Frank W. Notestein) است، درست در سال‌های پس از جنگ دوم جهانی تکوین و اشاعه پیدا کرد. مطابق این تئوری، سطح مرگ‌ومیر در گذشته (عمدتا به‌دلیل بیماری‌های اپیدمیک و تا حدودی ناشی از عوامل دیگری همچون جنگ‌ها و کشتارها) بسیار بالا بود. پس از انقلاب صنعتی و پیشرفت دانش و تکنولوژی پزشکی و بهداشت و همچنین تکنولوژی ارتباطات و حمل‌ونقل، سطح مرگ‌ومیر به‌طور بی‌سابقه و روزافزونی روبه کاهش نهاد که از آن تحت عنوان «انتقال مرگ‌ومیر (Transition mortality rate)» یاد می‌شود. اگرچه این موفقیت پیش‌تر یعنی در قرن نوزدهم در کشورهای پیشرفته جهان به‌وقوع پیوست، ولی وقوع آن در قسمت اعظم جهان (یعنی کشورهای جهان سوم) عمدتا مربوط به سال‌های پس از پایان جنگ دوم جهانی است. در پی کنترل بی‌سابقه مرگ‌ومیر، جمعیت جهان افزایش سرسام‌آوری را تجربه کرد و بدین‌ترتیب زمینه‌های مناسبی برای بسیج جهانی در زمینه مهار رشد جمعیت از طریق کنترل سطح باروری و گسترش ایده و تکنولوژی تنظیم خانواده فراهم شد که نقطه عطف آن نیز در سطح جهان عمدتا به دوره پس از پایان جنگ دوم جهانی مربوط می‌شود. انتقال از خانواده گسترده (Extended family) به هسته‌ای (Nuclear Family) یکی از دیگر تغییرات بوده و کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر شانس دوام و بقای خانواده را افزایش داده و از آن طریق به تثبیت خانواده هسته ای کمک کرده است. اگر چه مناطق مختلف جهان به طور ناهمزمان و به درجات متفاوت در معرض دگرگونی‌های اقتصادی - اجتماعی قرار گرفته اند و به همین دلیل به طور همزمان شاهد وجود و ادامه حیات اشکال: گسترده، گسترده شکسته (split extended family) ، هسته ای تکمیلی (supplementary nuclear family)، هسته ای مشارکتی (participating nuclear family) و اشکال ترکیبی دیگر خانواده در جهان بوده ایم، اما شکل غالب خانواده‌ی شهر، هسته ای است و خانواده گسترده فرایند افول را طی می کند. در همین دوران بود که نخستین سیاست های جمعیتی در مقیاس های بزرگ از سوی دولت ها به اجرا درآمد. به‌عنوان نمونه فرانسه در سال‌1920 قانونی وضع کرد که به موجب آن هرگونه اقدام کنترل جمعیت (ازجمله سقط جنین) ممنوع بود. این قانون تا سال 1968 اجرا می‌شد. در عوض، در انگلستان از سال1918 قانون پاداش خانوادگی وضع شد که به خانواده‌هایی که صاحب فرزند می‌شدند پاداش نقدی تعلق می‌گرفت. این برنامه که در سال‌های اولیه به‌طور داوطلبانه و از سوی صنایع و کارخانجات برای کارکنان اجرا می‌شد، در سال1932 به یک برنامه ملی تبدیل شد. با این‌همه علی رغم سیاست‌گذاری های متعدد، روند ازدواج و رشد جمعیت در نگاهی کلی در جهان  سیری نزولی را تجربه کرده است.

کشور ایران همچون سایر کشورهای جهان سوم در مواجهه با تغییرات اجتماعی وسیعی در همة پدیده های اجتماعی از جمله ازدواج و همسرگزینی روبه روست. تغییراتی که موجب شده تا مردان و زنان نگرش نوینی از پیوند زناشویی و ازدواج و فرزندآوری داشته باشند وآن را نه فقط به عنوان یک رابطه و تولید فرزند، بلکه برای به وجود آوردن یک زندگی کمال گرا، توأم با عشق و همدلی و همدمی بدانند. دنیای جدید باعث بالا رفتن سطح آگاهی های اجتماعی، سواد عمومی و تحصیلات شده و به موازات آن سطح توقّعات و انتظارات مردان و زنان به مراتب بیشتر از گذشته شده است. از طرف دیگر در عصر مدرنیته، تمایزات و تفاوت‌های فرهنگی و اجتماعی گروه‌های اجتماعی و نیز آحاد جامعه بیشتر و همانندی های گذشته کمرنگ شده است. این همه باعث شد تا همسرگزینی از شکل سنتی خارج شده و با مسائل دیگری که در نوع خود در کشور ما تازگی دارد، مواجه شود. در ایران سیاست‌های جمعیتی تنظیم خانواده به یک دوره قبل و دو دوره بعد از انقلاب تقسیم می‌شود. اولین اقدامات مؤثر از سال 1334 با تأسیس اداره بهداشت مادران و کودکان در وزارت بهداشت آغاز شد. در سال 1341 دولت ایران برای اولین بار برنامه های جمعیتی را مورد توجه قرار داد . تا سـال 1357 سیاست جمعیتی کشور در جهت کاهش باروری بوده است؛ از سال 1358 این سیاست حـذف و تشویق به باروری شد، این روند تـا سـال‌هـای 65ــ1364 ادامه یافت؛ از سال 1366 بـه بعـد بـا آغاز برنامه‌هـای تغییـر سیاسـت جدیـد تنظـیم خـانواده رفتـار باروری به‌شدت در جهت کاهش موالیـد تغییـر کرد.  تغییـرات رفتـار باروری در ایران در سـال‌هـای 1355 تـا 1375 بسیار زیاد و دور از انتظار بوده است به‌طوری که نرخ باروری زنان در طول دوره باروری‌شان از حدود 6 فرزند به زیر 2 فرزند سقوط کرد؛ یکی دیگر از اهداف مهم برنامه‌های تنظیم خانواده نیز فاصله‌گذاری تـا نخستین تولـد بود. نکتة دیگری که در دهة اول بعد از انقلاب اسلامی (دهه 1360 ) به وجود آمد و بعدها پدیدة ازدواج و همسرگزینی را برای جوانان به شدت تحت تأثیر قرار داد، میزان بالای موالید در آن دهه بود که در دهة 1380 آنچه تحت عنوان عدم تعادل جمعیتی در سن ازدواج نامیده می شود، را موجب شد.

  • مروری بر آمار جمعیتی

با شروع قرن بیست و یک ناهمگنی چالش‌های جمعیتی در سراسر دنیا بیش‌ازپیش رخ نموده و جهان با طیف گسترده‌ای از موضوعات جمعیتی و چالش‌های اجتماعی روبه‌رو شده است. از یک‌سو بسیاری از کشورها  با رشد بالای جمعیت متأثر از فزونی میزان باروی و نیز کاهش مرگ‌ومیر روبه‌رو هستند و از سوی دیگر برخی پیری جمعیت، کاهش حجم جمعیت و نیز گشتاور منفی جمعیت را تجربه می‌کند. درحالی‌که هنوز میزان باروری کل در بعضی از کشورهای افریقایی بالاتر از شش فرزند به ازای یک زن است، بعضی از نقاط جهان میزان باروی کمتر از ۳/۱ را تجربه می‌کنند.

 

نمودار شماره یک: روند ازدواج‌های ثبت شده زنان و مردان (اولین ازدواج) در نقاط مختلف جهان از 1920 تا 2018 میلادی (منبع: our world data)

 

نمودار شماره دو: نرخ خام ازدواج  در فاصله سالهای 1970 تا 2020 میلادی در جهان (منبع: our world data)

همانگونه که قابل ملاحظه است، روند جهانی به جز مقاطعی، سیر نزولی را تجربه کرده است. نرخ خام ازدواج در مجموع آمار جهانی، به 65 درصد در سال 2020 رسیده است. بیشترین تنزل را آمریکای شمالی ، شمال اروپا و غرب آفریقا داشته است در حالی که شرق آسیا با 72 درصد، رشدی 8 درصدی را تجربه کرده است. بر اساس داده های مبتنی بر گروه نسلی، امروزه  از هر 4 جوان، یک نفر هرگز ازدواج نخواهد کرد که دامنه‌ ی آن نسبت به سال 1960 میلادی، رشد قابلا ملاحظه ای داشته است.

 

 

نمودار شماره سه: دامنه نسلی بزرگسالان در محدوده تجرد قطعی در فاصله 1960 تا 2020 میلادی (منبع: our world data)

به عبارتی، امروزه ۸۳ کشور جهان که تقریباً نیمی از جمعیّت جهان را دارند، میزان باروری کمتر از سطح جانشینی (۲.۱  فرزند برای هر زن) تجربه می‌کنند. شرق آسیا، اروپای جنوبی و بخش‌هایی از اروپای مرکزی، شرقی و جنوب شرقی سطوح بسیار پایین باروری دارند و در نتیجه سیاست‌های حمایت از خانواده و فرزندآوری را در اولویت برنامه های خود قرار داده اند. این سیاست ها شامل حمایت های درمانی ناباروری، مرخصی زایمان (برای هردو والد)، پوشش بیمه‌ای فرزندان، معافیت‌ها یا کاهش مالیاتی در قبال فرزندآوری، تشکیل حساب‌های پس‌انداز بلندمدت برای فرزندان، افزایش دستمزد والدین و.. می شود.

هرم سنی جمعیت ایران که به جرأت می‌توان گفت در طول تاریخ همواره قاعده‌ای گسترده داشته و به لحاظ تمرکز بیش از 40 درصد از کل جمعیت در سنین کمتر از 15 سال از ساختاری جوان برخوردار بود، در دو دهة اخیر به سبب کاهش باروری تغییر شکل داده و نوعی فرو رفتگی در قاعده هرم سنی ایجاد شده است. به همین سبب تغییر شکل هرم سنی نسبت جمعیت کمتر از 15 سال از رقمی بیش از 45 درصد در سال 1365 به رقمی اندکی بیش از 30 درصد در حال حاضر کاهش و در واقع در فاصله کمتر از 20 سال با روندی بی سابقه به دو سوم تقلیل یافته است.

 

 

تصویر شماره یک: مقایسه هرم سنی جمعیت کشور در فاصله 1375 تا 1400 شمسی (منبع: سایت تابناک)

 

روند کاهش جمعیت کمتر از 15 ساله تا چند دهة دیگر ادامه خواهد داشت و به حدود 20 درصد نیزخواهدرسید. در حال حاضر هرم سنی جمعیت ایران در حال انتقال از جوانی به سالخوردگی است. بدین ترتیب اگر نقطة شروع کاهش اساسی و مستمر باروری در ایران را سال 1365 در نظر بگیریم، تا پایان ربع اول قرن پانزدهم هجری شمسی (1425)، ساختار جمعیت ایران ساختاری، کاملاً سالخورده خواهد بود. در حالیکه تا سال 1375 همواره کمتر از 5 درصد از کل جمعیت ایران در سنین بالاتر از 65 سال قرار داشته و هنگام نیل به سالخوردگی کامل جمعیت (دهه سوم قرن پانزدهم) نسبت درصد جمعیت 65 ساله به بالا به حدود 15 درصد رسیده و در واقع بیش از سه برابر خواهد شد.  طی 20 سال آینده، از سال 2025 رشد جمعیت ایران به زیر یک درصد کاهش خواهد یافت. بر این اساس، رشد جمعیت طی سالهای اخیر با کاهش محسوسی همراه بوده است و انتظار می رود این رقم در دو دهه آینده نیز همچنان ادامه یابد.

در جریان  تحولات صورت گرفته در حال حاضر شاهد هستیم که سن ازدواج نسبت به دوران گذشته افزایش یافته است . این امر تا آنجا پیش رفته که امروزه ما در بسیاری از نقاط کشور با مسئله ای به نام تأخیر یا دیررسی سن ازدواج مواجه هستیم. بررسی ها نشان می دهد که یکی از عوامل افزایش سن ازدواج جوانان، گرایش آنها به ادامة تحصیل و به خصوص تحصیلات عالی است. از طرف دیگر، معیارهای گزینش همسر با تغییر و تحولات اساسی روبه رو شده است. تعداد ازدواج های ثبت شده از 423 مورد به ازای هزار نفر در سال 1370، به 461 نفر در سال 1396 رسیده است.

 

نمودار شماره چهار: روند ازدواج ها و طلاق های ثبت شده در فاصله سال های 1370 تا 1396 شمسی در ایران (منبع: مرکز آمار ایران)

در سال 1398، تعداد 530225 مورد ازدواج در کشور رخ داده است که این میزان نسبت به تعداد ازدواج سال 97، با 9.6% کاهش مواجه بوده است. از سال 92 تا 98 طی یک بازه 7 ساله، تعداد ازدواج‌ها در کشور 33% کاهش داشته است. جمعیت مردانی که هنوز ازدواج نکرده‌‏اند بیش از 11 میلیون و 500 هزار نفر می‌باشد. بیش از 8 میلیون و 600 هزار نفر از زنان ایران هرگز ازدواج نکرده‏اند. در این میان بیش از 8 میلیون و 400 هزار نفر از جمعیت مردانِ هرگز ازدواج نکرده‌ در سنین 15 تا 39 سال قرار دارند. به عبارت دیگر چیزی حدود 73% از جمعیت کلّ مجردهای مرد در این بازه‌ی سنّی قرار دارند. همچنین بیش از 5 میلیون و 400 هزار نفر از جمعیت زنان هرگز ازدواج نکرده نیز در سنین 15 تا 39  سال قرار دارند. یعنی بیش از  63% از جمعیت کل زنان مجرد در این بازه سنّی قرار دارند. میزان عمومی (ناخالص) ازدواج در سال گذشته هفت مورد به ازای هر هزار نفر بوده است. پنج استان دارای بالاترین میزان عمومی ازدواج شامل خراسان شمالی (۹، ۵)، اردبیل (۸، ۹) کردستان (۸، ۷)، لرستان (۸، ۶) و خوزستان (۸، ۶) هستند. پایین‌ترین میزان عمومی ازدواج در سال گذشته شامل استان‌های سمنان (۵، ۳)، البرز (۵، ۵)، تهران (۵، ۶)، بوشهر (۵، ۷) و اصفهان (۵، ۷) است.

جدول شماره یک: تعداد ازدواج های ثبت شده بر حسب سال (منبع: دفتر آمار جمعیت سازمان ثبت احوال کشور)

نکته دیگری که در بررسی آمار میزان ولادت قابل توجه است این است که میزان ولادت (با درنظر گرفتن جمعیت استان) در هر استان متفاوت است، تعدادی از استان ها دارای میزان ولادت پایین و تعدادی داری میزان ولادت بالا هستند. به عنوان نمونه میزان ولادت در استان‌های کشور را در سه ماه اول سال ۹۹ مورد بررسی قرار دادیم، در سه ماه اول سال ۹۹ در مجموع ۲۸۰ هزار و ۵۴۷ ولادت ثبت شده است. به ترتیب استان‌های ایلام (۱۸۹۶)، سمنان (۱۹۰۵)، کهگیلولیه و بویراحمد (۲۸۹۷)، مرکزی (۳۷۲۷) خراسان شمالی (۳۷۲۹)، بوشهر (۳۷۳۶) قزوین (۳۸۱۰)، خراسان جنوبی (۳۹۰۷) چهارمحال و بختیاری (۴۰۴۲) و قم (۴۳۶۹) دارای کمترین میزان ولادت در بهار ۹۹ بوده اند. همچنین به ترتیب استان‌های تهران (۳۵۶۵۶)، خراسان رضوی (۲۷۷۶۰)، سیستان و بلوچستان (۲۱۷۲۶)، خوزستان (۲۱۱۸۶)، فارس (۱۵۱۶۵)، اصفهان (۱۴۱۷۹)، آذربایجان غربی (۱۳۸۳۲)، آذربایجان شرقی (۱۳۰۳۵)، کرمان (۱۱۲۷۹) و گلستان (۷۶۵۷) دارای بیشترین میزان ولادت در بهار ۹۹ بودند.

براین اساس طبق پیش بینی ها، نرخ باروری کل ایران در سال 1404 شمسی، به 52/1 خواهد رسید (یعنی هر زن، کمتر از دو فرزند) که نسب به سال 1374 که رقم 05/3 بوده است، کاهش محسوسی دارد. این کاهش حتی در مقیاس جهانی نیز قابل توجه است.

تصویر شماره سه: نمودار تطبیقی نرخ باروری کل در جهان، آسیا و ایران در فاصله 1990 تا 2025 میلادی (منبع: دپارتمان امور اجتماعی- اقتصادی سازمان ملل متحد)

هر چند تشکیل خانواده را باید عملی ارادی دانست که به خواست، تمایلات و دیدگاه‌های فردی افراد مربوط می‌شود، اما زندگی اجتماعی انسان و روابط پیچیده او با محیط و اجتماع، ازدواج و فرایند آن را تحت تأثیر روابطی دوسویه با متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جمعیتی و حتی سیاسی قرار می‌دهد. ضمن آنکه انگیزه‌ها و تمایلات افراد نیز از آن ها تأثیر می‌پذیرد. بنابراین ازدواج هم می‌تواند در سطح خرد و از دیدگاه افراد و خانوار مورد بررسی قرار گیرد و هم از دیدگاه کلان به آن نگریسته شود. از سوی دیگر، زوجین با توجه به وضعیت و موقعیت اقتصادی و اجتماعی خود تصمیم به فرزندآوری می‌کنند. آنها با احتساب هزینه‌ها و فواید فرزندان و در نظر داشتن شرایط ویژه خود در این زمینه تصمیم گیری می‌کنند. بسیاری از زنان با توجه به اینکه می‌خواهند از لحاظ مالی و اقتصادی مستقل باشند، تمایل دارند که بیرون از خانه مشغول به کار شوند. زنان با احتساب اینکه اگر فرزندی به دنیا بیاورند، بایستی به کار خانه‌داری و فرزندداری مشغول شوند و فرصت‌های شغلی در بیرون از خانه را از دست بدهند، ممکن است فرزندآوری خود را به تأخیر اندازند و یا اصلا تمایلی به داشتن فرزند نشان ندهند. تحصیلات و اشتغال به عنوان مهمترین شاخص‌های منزلت و استقلال زنان محسوب می‌شود، ضمن آنکه نتایج مطالعات گسترده در کشورهای مختلف نشان دهنده این واقعیت کلی است که ویژگیهای جمعیت شناسی ارتباط تنگاتنگی با منزلت و استقلال زنان دارد. . افزایش سهم زنان در آموزش عالی، گسترش اجتماعات شهری ، فزونی تنوع فرهنگی، گرایش به بازار کار و اشتغال زنان، افزایش بیکاری جوانان و مسائل و مشکلات اقتصادی از جمله مهمترین عوامل عدم تمایل جوانان به ازدواج و افزایش سن ازدواج در ایران به شمار می‌رود. همچنین عمدتاً عواملی مانند شغل پاره وقت و غیردائم، شغل های با درآمد کم، افزایش قیمت ها، ناتوانی در برگزاری مراسم ازدواج، هزینة تهیة جهیزیه، هزینة مسکن و دیگر هزینه های زندگی، و ... از عوامل اثرگذار به شمار رفته اند. همچنان که اپنهایمر اشاره می‌کند، تأثیر عامل نااطمینانی از صفاتی که در موقع ازدواج موردتوجه افراد است بر سن ازدواج اثر می‌گذارد. بنابراین شناخت عوامل نااطمینانی اهمیت می یابد.

مجلس شورای اسلامی در سال 1384 قانونی  تحت عنوان قانون " تسهیل ازدواج جوانان" تصویب کرد. قانونی که می‏تواند بسیاری از مشکلات ازدواج را از سر راه مجردها بردارد. تقریباً 15 سال از زمان تصویب این قانون سرنوشت‏ساز می‏گذرد، بدون آنکه کوچک‌ترین اقدامی در جهت اجرای آن صورت گرفته باشد. از سویی، در ایران هنوز پیمایش ملی معتبر در حوزه باروری و فرزندآوری وجود ندارد. از این‌رو، در این حوزه پژوهشی پرسش‌های بی‌پاسخ عدیده‌ای وجود دارد: عوامل و نیروهای کلیدی پس‌زمینه باروری پایین کدامند؟ نقش عوامل اقتصادی و تغییرات فرهنگی چقدر است؟ فرزندپروری افراطی خانواده های ایرانی چه نقشی در این زمینه دارد؟ چرا زوجین جوان دیرتر صاحب فرزند می‌شوند؟ چرا تعداد فرزندانی که به دنیا می‌آورند، کمتر از تعداد فرزندانی است که دوست دارند داشته باشند؟ چرا بین تمایلات باروری و رفتارهای باروری (باروری واقعی) شکاف وجود دارد، عوامل موثر بر این شکاف کدامند؟ و پرسش‌های زیاد دیگر که همگی به اجرای پژوهش‌ها و پیمایش‌های ملی نیاز دارند.

طبق پژوهشی که در سال 1396 به سفارش سازمان آمار کشور انجام گرفت، نگرش جوانان در آستانه ازدواج نسبت به فرزندآوری و تعداد فرزندان مطلوب مورد مطالعه قرار گرفت. هرچند این پیمایش اطلاعات آماری قابل ملاحظه‌ای ارائه می‌کند اما در خصوص ریشه‌ها و علل موثر بر آن سخنی نمی‌گوید. داده‌های حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که بین رفتار فرزندآوری جوانان و زنان ۱۵-۴۹ساله و سن ازدواج آنها رابطه معکوس وجود دارد. به گونه ای که درجوانان با افزایش سن ازدواج تعداد فرزندان دلخواه آنها کمتر می شود و میانگین تعداد فرزندان مورد تقاضای زنان ۱۵-۴۹ساله در بین افرادی که در سنین ۲۵تا ۳۹سالگی ازدواج کرده اند کمتر از کسانی است که در سنین پایین و یا خیلی بالا ازدواج کرده اند.

نمودار شماره پنج: نگرش به فرزندآوری و فرزندان دلخواه در بین زنان 15-49 ساله و جوانان در آستانه ازدواج در کشور (منبع: خبرآنلاین، شهریور 1397)

همچنین تعداد فرزندان موجود پاسخگویان برابر ۱.۷فرزند بوده است. طی سوالی از پاسخگویان پرسیده شد که به غیر از فرزندان فعلی دلتان می خواهد چند فرزند دیگر داشته باشید. ۳۴.۶ درصد تمایل به داشتن فرزند دیگری نداشتند. ۵۶.۵درصد طالب یک فرزند دیگر؛ ۷.۸درصد ۲ و ۱.۱درصد نیز ۳فرزند دیگر می خواستند. متوسط فرزندان دلخواه پاسخگویان(فرزندان فعلی و مورد تقاضا) برابر ۲.۸است و بیشترین درصد ها به ۲ و ۳فرزند اختصاص دارد.

نمودار شماره شش: فرزندان فعلی و دلخواه پاسخگویان در پیمایش 1396 (منبع: همان)

نتایج نشان می دهد که بین رفتار فرزندآوری جوانان و زنان ۱۵-۴۹ساله و تحصیلات آنها رابطه معکوس وجود دارد به گونه ای که با افزایش میزان سواد و تحصیلات پاسخگویان به جز افراد با تحصیلات دکترا و تحصیلات حوزوی، از تعداد فرزندان دلخواه آنها کاسته می شود.

نمودار شماره هفت: میانگین فرزندان دلخواه پاسخگویان برحسب تحصیلات در پیمایش 1396 (منبع: همان)

جامعه‌شناسان حوزه خانواده در تبیین مسائل مرتبط و تحولات آن اغلب دو جنبه ساختاری- کارکردی را لحاظ می‌کنند. در بعد ساختاری، مسائلی چون تغییرات ساختار خانواده به هسته ای، ساختار قدرت و تصمیم گیری در آن و نیز تحولات کلان موثر بر شکل خانواده مورد بحث است. در جنبه کارکرد نیز وظایف مرتبط با خانواده در جامعه و نحوه عملکرد آن (کارکردی، کژکارکردی و..) بررسی می‌شود. عدم تمایل به فرزندآوری و افزایش سن ازدواج (یا تجرد قطعی) از هردو جنبه قابل بحث است. تغییرات ارزشی و هنجاری جامعه، شرایط اقتصادی، فراگیری و طولانی شدن سال‌های تحصیل مهمترین مولفه های نگاه ساختاری به مسئله اند. تغییرات جمعیت شناختی و کهنسالی جامعه، آسیب‌های اجتماعی و هزینه‌های طولانی مدت اقتصادی و کارکردی-نهادی نیز جزو مولفه‌های کارکردی اند.

 نگرش به ازدواج یکی از مکانیسم های کلیدی برای پیش‌بینی رفتار واقعی در ازدواج بوده و متأثر از عوامل متعدد اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است. عوامل مؤثر بر نگرش به ازدواج ارتباط نزدیکى با یکدیگر دارند و تداخل بین آن ها اجتناب ناپذیر است. این عوامل را می‌توان در چهار دسته عوامل جسمى و روانى، عوامل اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى که هرکدام به نحوى بر نگرش به ازدواج اثر می گذارند طبقه بندى نمود. درواقع نگرش به ازدواج عبارت از عقیده ذهنی و باورهای فرد در مورد ازدواج است. مسئله اجتماعی، مسئله ای است که با تعداد فراوانی از مردم ارتباط دارد و ناشی از علل اجتماعی - ساختاری و همچنین مستلزم راه حل های اجتماعی - ساختاری می باشد. ازدواج، فرزندآوری و ادامه تجدید نسل از موضوعاتی هستند که باید در بستری پرامید رخ دهند. زیرا در غیـر ایـن صـورت جوانـان یـا از ازدواج باز می‌مانند و یا در صورت ازدواج اگر امیدی به آینده‌ای بهتر نداشته باشند از تجدید نسل خودداری و یا حـداق بـه یـک فرزنـد بسنده خواهند کرد. در حال حاضر کـاهش گـرایش بـه فرزندآوری نیز مانند تأخیر در ازدواج، به فهرست مسـائل اجتمـاعی کشور پیوسته است که باید مورد بررسی قرار گرفته و راه حلی برای آن یافته شود. این امر در بستر تحولات جمعیتی کشور در چند دهه‌ی اخیر و چشم‌انداز پیش روی نشان از دغدغه‌ای اساسی دارد که مستلزم چاره‌اندیشی و عزمی جدی است.

تهیه و تدوین: دکتر مهسا تیزچنگ؛ دبیر کارگروه توانمندسازی اندیشکده بانوان

text to speech icon

کلیدواژه‌ها: کارگروه توانمندسازی توانمندسازی


نظر شما :